فردای اقتصاد: برآورد نهادهای بینالمللی مختلف مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از تولید ناخالص داخلی در ایران طی سالهای اخیر، معمولا با مباحث فراوانی همراه بوده است. به طوری که در برخی برآوردها ایران در زمره بزرگترین اقتصادهای جهان قرار میگیرد اما در تخمینهای دیگر، اندازه اقتصاد ایران از اقتصادهایی مانند پاکستان نیز که همواره GDP به مراتب کمتری از ایران داشتهاند، کمتر بوده است. اما دلیل این تفاوتهای قابل ملاحظه در تخمینها چیست؟
طبق تعریف، تولید ناخالص داخلی عبارت است از ارزش بازاری تمامی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای یک کشور طی دوره زمانی خاص مثل یک سال. از نظر روش محاسبه، این متغیر یا بر اساس قیمتهای جاری محاسبه میشود یا قیمت ثابت. اما تولید دلاری بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول چطور محاسبه شده است؟
بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۲ به قیمت جاری، ۱۹۷۴ دلار بوده و ایران بالاتر از کشورهایی مانند ایتالیا، کره جنوبی، اسپانیا، اندونزی، ترکیه و عربستان، یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان است. با این حال دادههای بانک جهانی در این زمینه نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ حدود ۳۶۰ میلیارد دلار است. محاسبات ما بر مبنای رشد اقتصادی جاری شش ماهه و دلار مورد محاسبه بانک جهانی نشان میدهد که این رقم در سال ۲۰۲۲ به عدد ۵۳۱ میلیارد دلار میرسد. دلیل چنین تفاوت بالایی، به مبنای دلار محاسباتی این نهادها برمیگردد. با اینکه تا سال ۲۰۱۷، اعداد محاسباتی این دو نهاد برای GDP تقریبا یکسان بوده، با این حال از این سال به بعد که مقارن با شروع شوکهای ارزی اخیر در ایران از سال ۱۳۹۷ است، مقادیر این متغیر برای این دو نهاد، واگرا شده است. هر دو نهاد از نرخ ارز رسمی برای تبدیل تولید ریالی به دلاری استفاده میکنند. صندوق بین المللی پول تولید جاری محاسبه شده توسط بانک مرکزی را مورد استفاده قرار میدهد و بانک جهانی تولید جاری محاسبه شده توسط مرکز آمار را مبنا قرار میدهد که تفاوت تولید جاری این دو نهاد رسمی داخلی نیز کم نبوده و در سال ۱۴۰۰ تولید جاری مرکز آمار ۳۰ درصد بیشتر از بانک مرکزی بوده است. اما علاوه بر این از سال ۱۳۹۷، صندوق بین المللی پول، نرخ ۴۲۰۰ را به عنوان نرخ رسمی ارز در محاسبات خود استفاده کرده و بانک جهانی در اقدامی معقولتر نرخ نیما را مبنا قرار داده است. بنابراین تولید دلاری محاسبه شده توسط دو نهاد واگرایی زیادی را نشان میدهد که در این میان نرخ صندوق بین المللی پول نیز بسیار دورتر است نسبت به واقعیت.
تولید جاری بانک مرکزی درستتر است یا مرکز آمار؟
اختلاف در برآورد تولید ناخالص داخلی به نهادهای بینالمللی محدود نبوده و در ایران نیز از سال ۱۳۹۷ و با شروع شوکهای ارزی، شاهد واگرایی نرخهای محاسباتی مرکز آمار و بانک مرکزی هستیم. مقایسه مقادیر محاسباتی ارزش افزوده بخشهای مختلف توسط این دو نهاد نشان میدهد که تقریباً نیمی از اختلاف ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومانی آمار این دو نهاد، به بخش نفت و گاز مربوط است. یکی دیگر از نکات اختلاف، برآوردهای بسیار متفاوت از اندازه صادرات و واردات سال ۱۴۰۰ و تراز تجاری است. یک علت احتمالی چنین اختلافی میتواند نظام ارز چندنرخی باشد که باعث شده هر نهاد با مبنای متفاوتی به خصوص با آمار واردات برخورد کند. بر این اساس شاهد هستیم که شوکهای ارزی، فراتر از نهادهای بینالمللی، در داخل کشور نیز احتمالا بر محاسبات تولید ناخالص داخلی تاثیر گذاشته است و باعث شده اعداد متفاوتی را از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی، هم برای این متغیر و هم برای نرخ رشد آن شاهد باشیم.
تولید دلاری ایران چقدر است؟
شرایط ویژه نرخ دلار در ایران که طی سالهای وفور درآمدهای نفتی به دلیل وجود دلارهای نفتی که فرصت تثبیت دلار را در شرایط تورمی به سیاستگذاران میداد، و پس از آن تحریم که به دلیل شوکهای سفته بازانه و محدودیتهای مربوط به تحریم، نرخ ارز ارقام بسیار بالایی را تجربه کرد باعث میشود که تولید دلاری ایران که با استفاده از نرخ ارز رسمی و حتی غیر رسمی محاسبه میشود، مبنای درستی از اندازه اقتصاد ایران به دست ندهد.
برای حل این مساله، و محاسبه تولید دلاری میتوان از سال پایه ای استفاده کرد که نرخ آن تطبیق بیشتری با واقعیات اقتصادی داشته باشد استفاده کرد به انضمام تورم دلار. به نظر میرسد بهترین سال پایه سال ۱۳۸۱ باشد به دلیل یکسانسازی نرخ ارز موفقی که در این سال انجام شد و این که این سال پیش از دوران تحریم و وفور درآمدهای نفتی است. دو عاملی که نرخ ارز را از واقعیات اقتصاد دور کرده است.اگر تولید دلاری این سال را در نظر بگیریم، که رقم آن برای دو نهاد بانک جهانی و صندوق بین المللی پول بسیار به هم نزدیک و حدود ۱۳۰ میلیارد دلار است را به اندازه رشد اقتصادی ایران طی این دوره افزایش دهیم، تولید دلاری در سال ۱۴۰۱ (با استفاده از رشد شش ماهه اول سال جاری) به رقم حدود ۲۱۵ میلیارد دلار میرسد. اما برای محاسبه رقم جاری تولید دلاری، تورم دلار را نیز باید وارد شود که در این صورت تولید دلاری ایران به رقم ۳۳۳ میلیارد دلار میرسد. که این رقم تنها ۶۳ درصد تولید دلاری محاسبه شده توسط بانک جهانی است.
در واقع تولید دلاری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به این دلیل بسیار بالاتر از تولید دلاری محاسبه شده به شیوه بالاست که در واقع با تورم داخلی مازاد بر رشد دلار طی بیش از بیست سال گذشته متورم شده است که همانطور که گفته شد، مبنای دقیقی برای محاسبه اندازه اقتصاد به ویژه در مقایسه با سایر کشورها نیست. البته در سال ۲۰۲۱ تولید دلاری محاسبه توسط بانک جهانی ۳۶۰ میلیارد دلار است که تفاوت خیلی زیادی با تولید دلاری ۳۱۴ میلیارد دلاری محاسبه شده به این شیوه تفاوت فاحشی ندارد، ولی در بیشتر سالها این تفاوت بسیار زیاد است. با این محاسبات اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۱ کشورهای هم اندازه ایران کلمبیا، شیلی، فنلاند هستند و پاکستان در رتبه ای بالاتر از ایران قرار میگیرد.
تبادل نظر